ابراهیم رومینا؛ قاسم تیموری؛ زهرا احمدی پور
چکیده
شهر به مثابه یک اکوسیستم جغرافیایی از عناصر و اجزای مختلفِ مصنوعی(کالبد) و طبیعی(انسان) تشکیل شده است. پویایی و حیاط چنین اکوسیستمی نتیجه روابط نظاممند میان عناصر واجزای هم پیوند خود است. از دیگر سو، فضای شهری میزبان انسانهایی است که در گستره نیازها و نقشآفرینیهای آنها، پیوسته عرصه تصمیم سازی ها و تصمیم گیریهای سیاسی، اقتصادی، ...
بیشتر
شهر به مثابه یک اکوسیستم جغرافیایی از عناصر و اجزای مختلفِ مصنوعی(کالبد) و طبیعی(انسان) تشکیل شده است. پویایی و حیاط چنین اکوسیستمی نتیجه روابط نظاممند میان عناصر واجزای هم پیوند خود است. از دیگر سو، فضای شهری میزبان انسانهایی است که در گستره نیازها و نقشآفرینیهای آنها، پیوسته عرصه تصمیم سازی ها و تصمیم گیریهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته و در چنین چرخه فعالی، دائما تولید و بازتولید میگردد. شایان توجه فراوان است که سهم جنسیتی انسانهای شهری در اثرگذاری و اثرپذیری این اکوسیستم جغرافیایی، متفاوت است. این تفاوت و نابرابر بودنِ نقشآفرینی جنسیتی به عنوان مسأله این پژوهش با مطالعه موردی یکی از مناطق شهر تهران قرار گرفته است.
این پژوهش به شیوه توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از اطلاعات کتابخانهای و مشاهده و پرسشنامه، به ارائه تحلیلی از جایگاه جنسیت در ساخت فضای شهری و عوامل موثر بر شکلگیری آن پرداخته است. یافتههای تحقق نشان میدهد که در منطقه 6 شهر تهران، میزان (احساس) امنیت، کاربریها و دسترسی به امکانات شهری برای زنان به طور معناداری نسبت به مردان کمتر است. این عوامل میزان مشارکت شهروندی، میزان رضایت شهروندی و ارتباطات انسانی را برای شهروندان منطقه 6 شهر تهران به ویژه زنان را کاهش داده است. در منطقه مورد مطالعه دیوارنگاریها، تبلیغات، مجسمهها، تابلوها و علائم به عنوان شاخصهایی برای سنجش چشمانداز، جلوههایی از جنسیتی بودن فضا و در واقع عدم عدالت جنسیتی را در خود دارند. میزان اثرگذاری همه عوامل بالا در چشمانداز شهر به ویژه فضاهای عمومی شهری قابل مشاهده است. با توجه به یافتههای تحقق، ایدئولوژی و فرهنگ دو عامل مهم در جنسیتی شدن فضا هستند. محدودیتهایی که از سوی نهادهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری بر فضای شهری منطقه تحمیل شدهاند شامل تفکیکهای اجتماعی بر اساس جنسیت و تفکیکهای فضایی میشوند. در نتیجه شهر در ارتباط اجتماعی زنان که لازمه تعریف هویت اجتماعی آنان است تهی مانده و این مساله بر کنش اجتماعی آنان تأثیر منفی دارند.